به گزارش سرویس اقتصاد افق سرمایه ؛ تابآوری بنگاهها مفهومی است که در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری در اقتصاد ایران اهمیت یافته است. تابآوری به معنای توانایی یک کسبوکار برای مقاومت در برابر بحرانها، سازگاری با شرایط متغیر و بازگشت به مسیر رشد و توسعه است. در شرایطی که اقتصاد ایران با تحریمهای بینالمللی، نوسانات ارزی، بحران انرژی، همهگیری کرونا و جنگهای منطقهای دستوپنجه نرم میکند، تابآوری دیگر یک انتخاب نیست بلکه ضرورتی برای بقا و توسعه پایدار است.
بحرانهای اصلی و اثرات آنها بر بنگاههای ایرانی
اقتصاد ایران با انواع بحرانها مواجه است؛ از تورم مزمن و کاهش دسترسی به منابع مالی گرفته تا محدودیت واردات مواد اولیه، قطعیهای مکرر برق و گاز، و تحریمهای بینالمللی. این عوامل سبب شدهاند که بسیاری از بنگاهها در شرایطی پرهزینه و نامطمئن فعالیت کنند.
در صنعت فولاد بهعنوان نمونه، شرکتهایی که زمانی حاشیه سودی بالای 70 درصد داشتند، امروز سودشان به حدود 35 درصد و حتی در مواردی به زیر 20 درصد کاهشیافته است. وقتی نرخ بهره بازار بالای 40 درصد باشد و بازده داخلی پروژهها (IRR) کمتر از 20 درصد شود، این وضعیت به معنای فاجعه است. حتی بزرگترین شرکتها نیز در چنین شرایطی توان تابآوری بلندمدت نخواهند داشت.
افزون بر اینها، سیاستهای ارزی نیز به بحران تبدیلشده است. پیمانسپاری ارزی و الزام به استفاده از سامانههای متعدد باعث شده است که صادرکننده یا واردکننده برای انجام یک عملیات ساده تجاری ناچار باشد بیش از 70 یا 80 مرحله اداری را طی کند. این بوروکراسی پیچیده نهتنها سرعت تجارت را میگیرد بلکه هزینههای پنهان زیادی به بنگاه تحمیل میکند.
چندنرخی بودن ارز و شکلگیری بازارهای توافقی نیز چالشی دیگر است. در این بازارها بابت هر تراکنش ارزی، 1.5 درصد از خریدار و 1.5 درصد از فروشنده دریافت میشود؛ یعنی 3 درصد کارمزد. این در حالی است که در اروپا بسیاری از بنگاهها با همین 3 درصد کل سود سالانه خود را کسب میکنند. بهبیاندیگر، ساختارهای ارزی ایران نهتنها مانع توسعه صادراتاند بلکه عملاً به منبع درآمدی برای دولت و واسطهها تبدیلشدهاند.
از سوی دیگر، وضع عوارض صادراتی سنگین بر برخی محصولات نیز فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان وارد کرده است. شرکتهای معدنی و صنایع معدنی که باید در بازارهای جهانی رقابت کنند، با هزینههایی مواجهاند که حاشیه سود آنها را بهشدت کاهش داده است.
ویژگیهای بنگاههای تابآور
تجربه جهانی نشان میدهد بنگاههای تابآور دارای چند ویژگی کلیدیاند:
1. انعطافپذیری: توانایی تغییر مدل کسبوکار متناسب با شرایط. نمونه آن شرکتهای ژاپنی پس از زلزله کوبه هستند که زنجیره تأمین خود را سریعاً بازسازی کردند.
2. تنوعبخشی به بازارها و محصولات: بنگاههای ترکیهای در بحران ارزی 2018 با ورود به بازارهای آفریقا و روسیه توانستند از سقوط کامل جلوگیری کنند.
3. مدیریت مالی هوشمندانه: شرکتهای کوچک و متوسط کرهای در بحران مالی 1997 با مدیریت نقدینگی و بازنگری در هزینهها توانستند بقا یابند.
4. سرمایه انسانی مقاوم: کارکنان آموزشدیده و متعهد بزرگترین سرمایه بنگاه در شرایط بحران هستند.
راهبردهای عملی برای افزایش تابآوری
برای افزایش تابآوری، بنگاههای ایرانی میتوانند از مجموعهای از راهبردهای عملی بهره گیرند:
– متنوعسازی بازارهای صادراتی و پرهیز از تمرکز بر یک یا دو مقصد خاص.
– ایجاد تنوع در منابع تأمین مواد اولیه و قطعات.
– استفاده از ابزارهای نوین مالی مانند اوراق و صندوقهای سرمایهگذاری.
– دیجیتالیسازی فرایندها و بهرهگیری از فناوریهای نوین برای مدیریت دادهها.
– همکاری و شبکهسازی در قالب تشکلها و خوشههای صنعتی برای کاهش هزینهها و افزایش قدرت چانهزنی.
– تدوین سناریوها و برنامههای اضطراری برای مقابله با شوکهای ناگهانی.
نقش حاکمیت و سیاستگذاری
تابآوری تنها وظیفه بنگاهها نیست؛ سیاستهای کلان دولت نقشی تعیینکننده در این زمینه دارند. برای مثال در حوزه معدن، همه اعضای شورای عالی معادن موافق بودند که حقوق دولتی باید بر مبنای استخراج واقعی محاسبه شود، اما وزارت صمت حتی گزارش مربوط را به شورا نیاورد و این اصلاح ساختاری از ترس دستگاههای نظارتی معلق ماند.
نتیجه این تعلل روشن است: بیش از 7700 معدن در کشور تعطیل شدهاند. کل حقوق دولتی پیشبینیشده در بودجه حدود 55 هزار میلیارد تومان بود، اما تحقق آن کمتر از 40 هزار میلیارد شد. سهم معادن کوچک و متوسط که 98 درصد معادن کشور را تشکیل میدهند، تنها 6 هزار میلیارد تومان (حدود 15 درصد) بوده است.
دستگاههای نظارتی به جای برخورد با فسادهای بزرگ و عدمالنفعهای ملی، مانع تصمیمات اصلاحی میشوند و جسارت را از مدیران پاکدست میگیرند. این رویکرد نهتنها تابآوری را تضعیف کرده بلکه بنگاهها را در معرض تهدید جدی قرار داده است.
تجارب جهانی و درسهایی برای ایران
نگاهی به تجارب جهانی نشان میدهد که تابآوری بدون اصلاح ساختارهای حکمرانی و بدون سرمایهگذاری در نوآوری امکانپذیر نیست.
ژاپن توانست پس از جنگ جهانی دوم و زلزلههای ویرانگر، با تمرکز بر نوآوری و نظم مدیریتی اقتصاد خود را بازسازی کند.
کرهجنوبی پس از بحران مالی 1997 اصلاحات ساختاری عمیقی انجام داد و به قدرت صنعتی جهانی تبدیل شد.
ترکیه در بحران ارزی 2018 با تمرکز بر صادرات به بازارهای متنوع، توانست بسیاری از واحدهای کوچک و متوسط خود را حفظ کند.
این تجربهها نشان میدهد که تابآوری نیازمند ثبات قوانین، اعتماد متقابل دولت و بخش خصوصی و شجاعت در اصلاحات است.
انتهای پیام/
بحرانهای اصلی و اثرات آنها بر بنگاههای ایرانی
اقتصاد ایران با انواع بحرانها مواجه است؛ از تورم مزمن و کاهش دسترسی به منابع مالی گرفته تا محدودیت واردات مواد اولیه، قطعیهای مکرر برق و گاز، و تحریمهای بینالمللی. این عوامل سبب شدهاند که بسیاری از بنگاهها در شرایطی پرهزینه و نامطمئن فعالیت کنند.
در صنعت فولاد بهعنوان نمونه، شرکتهایی که زمانی حاشیه سودی بالای 70 درصد داشتند، امروز سودشان به حدود 35 درصد و حتی در مواردی به زیر 20 درصد کاهشیافته است. وقتی نرخ بهره بازار بالای 40 درصد باشد و بازده داخلی پروژهها (IRR) کمتر از 20 درصد شود، این وضعیت به معنای فاجعه است. حتی بزرگترین شرکتها نیز در چنین شرایطی توان تابآوری بلندمدت نخواهند داشت.
افزون بر اینها، سیاستهای ارزی نیز به بحران تبدیلشده است. پیمانسپاری ارزی و الزام به استفاده از سامانههای متعدد باعث شده است که صادرکننده یا واردکننده برای انجام یک عملیات ساده تجاری ناچار باشد بیش از 70 یا 80 مرحله اداری را طی کند. این بوروکراسی پیچیده نهتنها سرعت تجارت را میگیرد بلکه هزینههای پنهان زیادی به بنگاه تحمیل میکند.
چندنرخی بودن ارز و شکلگیری بازارهای توافقی نیز چالشی دیگر است. در این بازارها بابت هر تراکنش ارزی، 1.5 درصد از خریدار و 1.5 درصد از فروشنده دریافت میشود؛ یعنی 3 درصد کارمزد. این در حالی است که در اروپا بسیاری از بنگاهها با همین 3 درصد کل سود سالانه خود را کسب میکنند. بهبیاندیگر، ساختارهای ارزی ایران نهتنها مانع توسعه صادراتاند بلکه عملاً به منبع درآمدی برای دولت و واسطهها تبدیلشدهاند.
از سوی دیگر، وضع عوارض صادراتی سنگین بر برخی محصولات نیز فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان وارد کرده است. شرکتهای معدنی و صنایع معدنی که باید در بازارهای جهانی رقابت کنند، با هزینههایی مواجهاند که حاشیه سود آنها را بهشدت کاهش داده است.
ویژگیهای بنگاههای تابآور
تجربه جهانی نشان میدهد بنگاههای تابآور دارای چند ویژگی کلیدیاند:
1. انعطافپذیری: توانایی تغییر مدل کسبوکار متناسب با شرایط. نمونه آن شرکتهای ژاپنی پس از زلزله کوبه هستند که زنجیره تأمین خود را سریعاً بازسازی کردند.
2. تنوعبخشی به بازارها و محصولات: بنگاههای ترکیهای در بحران ارزی 2018 با ورود به بازارهای آفریقا و روسیه توانستند از سقوط کامل جلوگیری کنند.
3. مدیریت مالی هوشمندانه: شرکتهای کوچک و متوسط کرهای در بحران مالی 1997 با مدیریت نقدینگی و بازنگری در هزینهها توانستند بقا یابند.
4. سرمایه انسانی مقاوم: کارکنان آموزشدیده و متعهد بزرگترین سرمایه بنگاه در شرایط بحران هستند.
راهبردهای عملی برای افزایش تابآوری
برای افزایش تابآوری، بنگاههای ایرانی میتوانند از مجموعهای از راهبردهای عملی بهره گیرند:
– متنوعسازی بازارهای صادراتی و پرهیز از تمرکز بر یک یا دو مقصد خاص.
– ایجاد تنوع در منابع تأمین مواد اولیه و قطعات.
– استفاده از ابزارهای نوین مالی مانند اوراق و صندوقهای سرمایهگذاری.
– دیجیتالیسازی فرایندها و بهرهگیری از فناوریهای نوین برای مدیریت دادهها.
– همکاری و شبکهسازی در قالب تشکلها و خوشههای صنعتی برای کاهش هزینهها و افزایش قدرت چانهزنی.
– تدوین سناریوها و برنامههای اضطراری برای مقابله با شوکهای ناگهانی.
نقش حاکمیت و سیاستگذاری
تابآوری تنها وظیفه بنگاهها نیست؛ سیاستهای کلان دولت نقشی تعیینکننده در این زمینه دارند. برای مثال در حوزه معدن، همه اعضای شورای عالی معادن موافق بودند که حقوق دولتی باید بر مبنای استخراج واقعی محاسبه شود، اما وزارت صمت حتی گزارش مربوط را به شورا نیاورد و این اصلاح ساختاری از ترس دستگاههای نظارتی معلق ماند.
نتیجه این تعلل روشن است: بیش از 7700 معدن در کشور تعطیل شدهاند. کل حقوق دولتی پیشبینیشده در بودجه حدود 55 هزار میلیارد تومان بود، اما تحقق آن کمتر از 40 هزار میلیارد شد. سهم معادن کوچک و متوسط که 98 درصد معادن کشور را تشکیل میدهند، تنها 6 هزار میلیارد تومان (حدود 15 درصد) بوده است.
دستگاههای نظارتی به جای برخورد با فسادهای بزرگ و عدمالنفعهای ملی، مانع تصمیمات اصلاحی میشوند و جسارت را از مدیران پاکدست میگیرند. این رویکرد نهتنها تابآوری را تضعیف کرده بلکه بنگاهها را در معرض تهدید جدی قرار داده است.
تجارب جهانی و درسهایی برای ایران
نگاهی به تجارب جهانی نشان میدهد که تابآوری بدون اصلاح ساختارهای حکمرانی و بدون سرمایهگذاری در نوآوری امکانپذیر نیست.
ژاپن توانست پس از جنگ جهانی دوم و زلزلههای ویرانگر، با تمرکز بر نوآوری و نظم مدیریتی اقتصاد خود را بازسازی کند.
کرهجنوبی پس از بحران مالی 1997 اصلاحات ساختاری عمیقی انجام داد و به قدرت صنعتی جهانی تبدیل شد.
ترکیه در بحران ارزی 2018 با تمرکز بر صادرات به بازارهای متنوع، توانست بسیاری از واحدهای کوچک و متوسط خود را حفظ کند.
این تجربهها نشان میدهد که تابآوری نیازمند ثبات قوانین، اعتماد متقابل دولت و بخش خصوصی و شجاعت در اصلاحات است.
انتهای پیام/