سمیرا حسین پور
روزنامه نگار
اقتصاد ایران، سالهاست در محاصره تحریمهای یکجانبهای قرار گرفته که قلب تپنده آن یعنی صادرات نفت را نشانه رفتهاند. با محدود شدن فروش نفت و دشوار شدن انتقال ارز، پاشنه آشیل کشور یعنی اتکای بیش از حد به درآمدهای نفتی آشکارتر شده است. در چنین شرایطی، سخن گفتن از راهکارهای جایگزین نه یک پیشنهاد، بلکه یک ضرورت حیاتی است.
در جهانی که اقتصادها با تمسک به صادرات غیرنفتی، قدرت اقتصادی خود را بازتعریف میکنند، ایران نیز ناگزیر است دست به دگرگونی بزند. دیگر نمیتوان چشمانتظار لغو تحریمها ماند یا با صادرات نفت خام، چشمانداز توسعه را ترسیم کرد. کشورهایی مانند ترکیه و مالزی توانستهاند از مسیر صادرات خدمات، کالاهای دانشبنیان، کشاورزی، صنایعدستی و گردشگری، ارزآوری پایداری ایجاد کنند. این همان مسیریست که اقتصاد ایران نیز باید در آن گام بردارد.
اما لازمه این تحول، فقط حرف و شعار نیست. زیرساختهای تولید باید اصلاح شود، کیفیت کالاهای صادراتی ارتقا یابد، مشوقهای صادراتی طراحی شود و از همه مهمتر، دیپلماسی اقتصادی فعالی پیگیری شود. موانع اداری، تعرفههای ناعادلانه، بروکراسی پیچیده گمرکی و ضعف برندینگ در بازارهای بینالمللی از جمله سنگهاییست که بر سر راه صادرات غیرنفتی ایران افتادهاند.
در گفتوگویی با محمدرضا نجفی منش، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران به این پرداختیم که در غیاب ارزآوری نفتی، چه باید کرد؟ و چه زیرساختهایی برای جهش صادرات غیرنفتی نیاز داریم؟
در این گفت و گو، با نگاهی تخصصی و کارشناسانه، به بررسی این موضوع میپردازیم که اقتصاد ایران چگونه میتواند در عصر تحریم، دوباره روی پای خود بایستد.
* با توجه به شرایط تحریمی و محدود شدن فروش نفت، شما به عنوان تحلیلگر حوزه اقتصادی، مهمترین راهکار ارزآوری در این شرایط را چه میدانید؟
پاسخ روشن است؛ صادرات غیرنفتی، تنها مسیر قابل اتکا در شرایط فعلی است. وقتی فروش نفت با موانع جدی مواجه است، چارهای نداریم جز این که صادرات محصولات کشاورزی، صنعتی، معدنی، خدمات فنی و مهندسی، و همچنین کالاهای دانشبنیان را جایگزین کنیم. البته این امر، مقدمات و بسترهایی میطلبد؛ از ثبات اقتصادی گرفته تا اصلاح قوانین صادراتی.
* اشاره کردید به مقدمات و بسترها. لطفاً مشخصتر بفرمایید چه موانعی در حال حاضر بر سر راه صادرات غیرنفتی وجود دارد؟
نخستین مانع، بیثباتی اقتصادی است. وقتی نرخ ارز مرتب در نوسان است، صادرکننده نمیتواند برای قراردادهای بلندمدت برنامهریزی کند. دوم، مشکلات گمرکی و بوروکراسی اداری پیچیده است که بسیاری از صادرکنندگان را خسته و بیانگیزه میکند. سوم، نبود زیرساخت مناسب برای حملونقل و لجستیک صادراتیست؛ چه ریلی، چه زمینی و چه دریایی.
*در این میان، نقش دولت در رفع این موانع را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت باید تسهیلگر باشد، نه مانعتراش. باید مسیرهای اداری کوتاهتر شوند. به عنوان مثال، اگر صادرکننده بخواهد برای صادرات یک محموله کشاورزی به عراق مجوز بگیرد، گاهی باید از هفت خوان بگذرد! این غیرقابل قبول است. همچنین لازم است که دولت با کاهش تعرفههای صادراتی، مشوقهای مالیاتی و ایجاد صندوقهای ضمانت صادراتی، نقش حمایتی خود را پررنگتر کند.
*به صادرات خدمات نیز اشاره کردید. آیا ایران در این حوزه ظرفیت ویژهای دارد؟
بله، بسیار. به عنوان مثال، صادرات خدمات فنی و مهندسی ایران در منطقه بسیار پرظرفیت است. ما مهندسان، پیمانکاران، شرکتهای دانشبنیان و حتی نیروهای فنی بسیار توانمندی داریم که میتوانند در بازسازی کشورهای منطقه مانند عراق، سوریه، لبنان و افغانستان مشارکت کنند. اما متأسفانه به دلیل نبود هماهنگی بین دستگاههای دولتی و ضعف دیپلماسی اقتصادی، از این ظرفیت بهرهبرداری کافی نمیشود.
*برای افزایش صادرات، تولید داخلی نیز باید ارتقا یابد. وضعیت تولید در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
تولید داخلی در حال حاضر درگیر مشکلات متعددی است. از هزینه بالای تأمین مواد اولیه گرفته تا نرخ بالای تسهیلات بانکی و کمبود فناوری. برای افزایش صادرات، کیفیت تولیدات باید به سطح استانداردهای جهانی برسد. در حال حاضر بسیاری از کالاهای ما از نظر کیفیت و بستهبندی با محصولات رقبا قابل رقابت نیستند.
* آیا مثال عینی از یک حوزه موفق در صادرات غیرنفتی ایران دارید که بتواند الگویی برای دیگر بخشها باشد؟
بله، صادرات زعفران. ایران بزرگترین تولیدکننده زعفران دنیاست، اما تا چند سال پیش، بخش زیادی از زعفران ایران به صورت فله صادر میشد و در کشورهای ثالث بستهبندی و با برند آن کشورها به فروش میرسید. اخیراً با تقویت شرکتهای بستهبندی و صادراتی و همچنین تلاش برای برندینگ، شاهد رشد صادرات زعفران با ارزش افزوده بیشتر بودهایم. این مسیر باید در سایر محصولات نیز تکرار شود.
* راهکار شما برای افزایش رقابتپذیری کالاهای ایرانی در بازار جهانی چیست؟
اول، ارتقای کیفیت و استاندارد کالاها. دوم، حمایت از برندهای صادراتی. سوم، حضور مستمر در نمایشگاههای بینالمللی. چهارم، توسعه دیپلماسی اقتصادی برای حذف یا کاهش تعرفههای ورود کالاهای ایرانی به دیگر کشورها. همه اینها باید در یک بسته سیاستی هماهنگ دنبال شود.
*آیا ارزآوری غیرنفتی میتواند واقعاً جای نفت را بگیرد؟
نه در کوتاهمدت، اما در میانمدت بله. بسیاری از کشورها مثل ترکیه یا ویتنام عمدتاً از طریق صادرات غیرنفتی ارزآوری میکنند. ایران نیز اگر بتواند صادرات خود را متنوع کند، سهم بازار خود را در منطقه افزایش دهد و مسیرهای تجاری خود را بهروز کند، قطعاً میتواند در میانمدت به نقطهای برسد که نیاز به درآمدهای نفتی بهشدت کاهش یابد.
* در پایان، اگر بخواهید سه اولویت فوری برای توسعه صادرات غیرنفتی پیشنهاد دهید، چه میفرمایید؟
اول؛ ثبات اقتصادی و سیاستهای ارزی مشخص و پایدار. دوم؛ اصلاح ساختار تولید و ارتقای کیفیت. سوم؛ فعالسازی دیپلماسی اقتصادی برای باز کردن مسیر صادرات و انعقاد پیمانهای تجاری منطقهای و دوجانبه.
روزنامه نگار
اقتصاد ایران، سالهاست در محاصره تحریمهای یکجانبهای قرار گرفته که قلب تپنده آن یعنی صادرات نفت را نشانه رفتهاند. با محدود شدن فروش نفت و دشوار شدن انتقال ارز، پاشنه آشیل کشور یعنی اتکای بیش از حد به درآمدهای نفتی آشکارتر شده است. در چنین شرایطی، سخن گفتن از راهکارهای جایگزین نه یک پیشنهاد، بلکه یک ضرورت حیاتی است.
در جهانی که اقتصادها با تمسک به صادرات غیرنفتی، قدرت اقتصادی خود را بازتعریف میکنند، ایران نیز ناگزیر است دست به دگرگونی بزند. دیگر نمیتوان چشمانتظار لغو تحریمها ماند یا با صادرات نفت خام، چشمانداز توسعه را ترسیم کرد. کشورهایی مانند ترکیه و مالزی توانستهاند از مسیر صادرات خدمات، کالاهای دانشبنیان، کشاورزی، صنایعدستی و گردشگری، ارزآوری پایداری ایجاد کنند. این همان مسیریست که اقتصاد ایران نیز باید در آن گام بردارد.
اما لازمه این تحول، فقط حرف و شعار نیست. زیرساختهای تولید باید اصلاح شود، کیفیت کالاهای صادراتی ارتقا یابد، مشوقهای صادراتی طراحی شود و از همه مهمتر، دیپلماسی اقتصادی فعالی پیگیری شود. موانع اداری، تعرفههای ناعادلانه، بروکراسی پیچیده گمرکی و ضعف برندینگ در بازارهای بینالمللی از جمله سنگهاییست که بر سر راه صادرات غیرنفتی ایران افتادهاند.
در گفتوگویی با محمدرضا نجفی منش، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران به این پرداختیم که در غیاب ارزآوری نفتی، چه باید کرد؟ و چه زیرساختهایی برای جهش صادرات غیرنفتی نیاز داریم؟
در این گفت و گو، با نگاهی تخصصی و کارشناسانه، به بررسی این موضوع میپردازیم که اقتصاد ایران چگونه میتواند در عصر تحریم، دوباره روی پای خود بایستد.
* با توجه به شرایط تحریمی و محدود شدن فروش نفت، شما به عنوان تحلیلگر حوزه اقتصادی، مهمترین راهکار ارزآوری در این شرایط را چه میدانید؟
پاسخ روشن است؛ صادرات غیرنفتی، تنها مسیر قابل اتکا در شرایط فعلی است. وقتی فروش نفت با موانع جدی مواجه است، چارهای نداریم جز این که صادرات محصولات کشاورزی، صنعتی، معدنی، خدمات فنی و مهندسی، و همچنین کالاهای دانشبنیان را جایگزین کنیم. البته این امر، مقدمات و بسترهایی میطلبد؛ از ثبات اقتصادی گرفته تا اصلاح قوانین صادراتی.
* اشاره کردید به مقدمات و بسترها. لطفاً مشخصتر بفرمایید چه موانعی در حال حاضر بر سر راه صادرات غیرنفتی وجود دارد؟
نخستین مانع، بیثباتی اقتصادی است. وقتی نرخ ارز مرتب در نوسان است، صادرکننده نمیتواند برای قراردادهای بلندمدت برنامهریزی کند. دوم، مشکلات گمرکی و بوروکراسی اداری پیچیده است که بسیاری از صادرکنندگان را خسته و بیانگیزه میکند. سوم، نبود زیرساخت مناسب برای حملونقل و لجستیک صادراتیست؛ چه ریلی، چه زمینی و چه دریایی.
*در این میان، نقش دولت در رفع این موانع را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت باید تسهیلگر باشد، نه مانعتراش. باید مسیرهای اداری کوتاهتر شوند. به عنوان مثال، اگر صادرکننده بخواهد برای صادرات یک محموله کشاورزی به عراق مجوز بگیرد، گاهی باید از هفت خوان بگذرد! این غیرقابل قبول است. همچنین لازم است که دولت با کاهش تعرفههای صادراتی، مشوقهای مالیاتی و ایجاد صندوقهای ضمانت صادراتی، نقش حمایتی خود را پررنگتر کند.
*به صادرات خدمات نیز اشاره کردید. آیا ایران در این حوزه ظرفیت ویژهای دارد؟
بله، بسیار. به عنوان مثال، صادرات خدمات فنی و مهندسی ایران در منطقه بسیار پرظرفیت است. ما مهندسان، پیمانکاران، شرکتهای دانشبنیان و حتی نیروهای فنی بسیار توانمندی داریم که میتوانند در بازسازی کشورهای منطقه مانند عراق، سوریه، لبنان و افغانستان مشارکت کنند. اما متأسفانه به دلیل نبود هماهنگی بین دستگاههای دولتی و ضعف دیپلماسی اقتصادی، از این ظرفیت بهرهبرداری کافی نمیشود.
*برای افزایش صادرات، تولید داخلی نیز باید ارتقا یابد. وضعیت تولید در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
تولید داخلی در حال حاضر درگیر مشکلات متعددی است. از هزینه بالای تأمین مواد اولیه گرفته تا نرخ بالای تسهیلات بانکی و کمبود فناوری. برای افزایش صادرات، کیفیت تولیدات باید به سطح استانداردهای جهانی برسد. در حال حاضر بسیاری از کالاهای ما از نظر کیفیت و بستهبندی با محصولات رقبا قابل رقابت نیستند.
* آیا مثال عینی از یک حوزه موفق در صادرات غیرنفتی ایران دارید که بتواند الگویی برای دیگر بخشها باشد؟
بله، صادرات زعفران. ایران بزرگترین تولیدکننده زعفران دنیاست، اما تا چند سال پیش، بخش زیادی از زعفران ایران به صورت فله صادر میشد و در کشورهای ثالث بستهبندی و با برند آن کشورها به فروش میرسید. اخیراً با تقویت شرکتهای بستهبندی و صادراتی و همچنین تلاش برای برندینگ، شاهد رشد صادرات زعفران با ارزش افزوده بیشتر بودهایم. این مسیر باید در سایر محصولات نیز تکرار شود.
* راهکار شما برای افزایش رقابتپذیری کالاهای ایرانی در بازار جهانی چیست؟
اول، ارتقای کیفیت و استاندارد کالاها. دوم، حمایت از برندهای صادراتی. سوم، حضور مستمر در نمایشگاههای بینالمللی. چهارم، توسعه دیپلماسی اقتصادی برای حذف یا کاهش تعرفههای ورود کالاهای ایرانی به دیگر کشورها. همه اینها باید در یک بسته سیاستی هماهنگ دنبال شود.
*آیا ارزآوری غیرنفتی میتواند واقعاً جای نفت را بگیرد؟
نه در کوتاهمدت، اما در میانمدت بله. بسیاری از کشورها مثل ترکیه یا ویتنام عمدتاً از طریق صادرات غیرنفتی ارزآوری میکنند. ایران نیز اگر بتواند صادرات خود را متنوع کند، سهم بازار خود را در منطقه افزایش دهد و مسیرهای تجاری خود را بهروز کند، قطعاً میتواند در میانمدت به نقطهای برسد که نیاز به درآمدهای نفتی بهشدت کاهش یابد.
* در پایان، اگر بخواهید سه اولویت فوری برای توسعه صادرات غیرنفتی پیشنهاد دهید، چه میفرمایید؟
اول؛ ثبات اقتصادی و سیاستهای ارزی مشخص و پایدار. دوم؛ اصلاح ساختار تولید و ارتقای کیفیت. سوم؛ فعالسازی دیپلماسی اقتصادی برای باز کردن مسیر صادرات و انعقاد پیمانهای تجاری منطقهای و دوجانبه.